- گرم کینی
- دشمنی سخت: چو با کژدمی گرم کینی کند مبین خردش از خرده بینی کند. (نظامی)
معنی گرم کینی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرم کین: مگر در پای دور گرم کینه شکسته گردد این سبز آبگینه. (نظامی)
آنکه کینه ای سخت دارد
کسی که کینه ای سخت دارد دشمن قوی: سرد نفس بود سگ گرم کین رو به از آن دوخت مگر پوستین. (نظامی)
جلدی چابکی، سحر خیزی
((گَ کُ))
فرهنگ فارسی معین
وسیله ای که برای گرم کردن به کار می رود، لباس کشباف نرم و ضخیم به صورت بلوز یا بلوز و شلوار